می سازد ، سیستم پاسخگوی تلفنی نصب کنید و با آرامش غذای خود را صرف کنید" تاثیر این تبلیغ شاید دهها برابر بیش از نوشتن مشخصات تخصصی و بی روح در مورد دستگاه باشد.پس از نوشتن متن مناسب ، نوبت به نوشتن مزایای کلیدی محصول می شود.بسیار مهم است که دریابید بین مشخصات و مزایای محصول تفاوت عظیمی وجود دارد.بسیاری از سازندگان تبلیغ ، مشخصات محصول را نام می برند ، ولی اگر مزیت هر مشخصه بیان نشود ، خواننده محصول را نخواهد خرید.فرض کنید مدادی بادوام تر ، طولانی تر و ارزان تر از رقیبان تولید کرده اید و آن را در بسته های دوازده تایی به فروش می رسانید. یکی از مشخصات کالای شما ، طول 19 سانتی متری مداد است. بیان این مشخصه فروش را افزایش نخواهد داد، حال مزیت این مشخصه چیست؟ "این مداد طولانی تر از مدادهای معمولی 17 سانتی است و بنابرین دیرتر تمام می شود و به صرفه تر است." ذکر مزیت آن مطمئنا ، باعث افزایش فروش خواهد شد.خوانندگان مانند تولیدکنندگان فکر نمی کنند ، آنها مدادهای موجود در بازار را اندازه گیری نکرده اند که با دانستن طول 19 سانتی مداد خوشحال شوند ! مشخصه دیگر این کالا آن است که در بسته های 12 تایی ذهنشان دنبال خریداری چنین محصولی است را ، به خودمان جذب کنیم و یا آنقدر دامنه ی تبلیغات را وسیع می کنیم تا آرام آرام تبدیل به یک برند و یک اسم آشنا در ذهن مشتری شویم تا هر زمان که در طول عمرش اراده کرد در موضوع کاری ما ، خریدی انجام دهد ، آن موقع اسم ما که به یادش مانده است ، وی را وادارد که سراغ ما بیاید و به مشتری ما تبدیل شود. طبیعتاً هر دو مورد بسیار هزینه برست و اگر چه مورد اول نسبت به مورد دوم ، هزینه های کمتری باید پرداخت شود ، اما به هر حال جذب مقطعی کاربران ، به این علت که فقط درصد اندکی از کاربران جذب می شوند و بررسی کارامدی تبلیغ ، یعنی نسبت تعداد مشتریان جذب شده ، به هزینه ای که برای این تبلیغات می کنیم ، پایین است. این در حالی است که در بازاریابی از طریق موتورهای جستجو ، در واقع صرفاً همان تعداد افرادی که کلمه یا عبارتی را در حوزه ی کاری ما جستجو کرده اند را جذب کرده ایم. به عبارتی بدون اینکه نیاز باشد در ذهن مشتری برند سازی کنیم تا هر موقع به محصولات ما احتیاج پیدا کرد ، به یاد ما بیافتد و بدون اینکه بخواهیم در مقطع خاصی یا به صورت دوره ای ، بازاریابی انجام دهیم ، مواجهه صِرف در آنجاست که مواجهه دائمی با يک نام برند در غياب هرگونه محرکی می تواند در نهايت به بروز واکنشهای مثبت ملايمی منجر گردد (بورنشتاين25، 1989). هر دوی اين فرآيند ها با موفقيت در انتخاب برند تاثير داشته اند، حتی در مقابل رقبايی با ويژگی های عملکردی بسيار بالا (بيکر26، 1999). در فصل 8 چگونگی ايجاد استراتژی برند از طريق فرآيند های احساسی را مرود بحث قرار خواهيم داد. در اين مقاله نشان داديم که مفهوم برندها بايد در مرکز توجه فعاليت های مديريتی قرار بگيرد. ما آنچه را که به چگونگی تصميم گيری مصرف کنندگان در بين برندها مربوط می شد مورد بررسی قرار داديم و نقش اساسی سطوح درگيری مصرف کننده را مشخص ساختيم. ما بيان داشتيم که در شرايط درگيری پايين، دستيابی به آگاهی بالا ممکن است در اولويت اهداف مديريت قرار بگيرد. ما بررسی کرديم چگونه حتی برندهای با درگيری پايين نيز ممکن است با سطوح پايينی از احساسات و ترجيحات غير منطقی مشارکت کنند. دوبيرز27 برندی پيشرو در صنعت الماس است. فروش الماس ارتباط تنگاتنگی با موفقيت اقتصادی هر کشوری دارد. در سال 1995 اروپا هنوز بطور کامل رکود را پشت سر نگذاشته بود. میگیرد. هدف این است که مشخص شود کدام رقیب در هر رده کالا صاحب یک ایده یا مفهوم شناخته میشود. یک چنین چیزی زمینهی بحث شما را تشکیل میدهد. ارائه خدمت بهتر، که به عنوان یک ایده متمایزکننده توسط نوردستورم در زمینه فروشگاههای بزرگ معرفی گردید، بسیار موثر واقع شد، زیرا در آن هنگام فروشگاههای بزرگ دیگر برای کاهش هزینههایشان اقدام به کاستن از نیروی انسانی خود کرده بودند. درست در هنگامی که شرکتهای تولیدکننده کامپیوتر در آمریکا اقدام به شبکهسازی کامپیوترهای خانگی نموده بودند، لوتوس مبادرت به معرفی اولین شبکه ارتباطی موفق در مورد نرم افزار کار گروهی موسوم به notes نمود.این کار شبیه سوار شدن بر یک موج است. اگر خیلی زود یا خیلی دیر بر موج سوار شوید به جایی نخواهید رسید. اما اگر درست به موقع بر آن سوار شوید، به خاطر این که موقع سوار شدن شما با دیگران تفاوت داشته است، سواری طولانی و پرسودی در انتظار شما خواهد بود. گام دوم: ایده متمایزکنندهای بیابید!متفاوت بودن به معنی مثل دیگران نبودن و استثنایی بودن به معنی منحصر به فرد بودن است.بنابراین شما باید دنبال چیزی بگردید که شما را از رقبایتان
نمونه سوالات آیین نامه رانندگی[ دوشنبه 31 خرداد 1395 ] [ 6:06 ] [ زهرا ]