اينکه چگونه تبليغات تبديلی موثر، تلقی برند مثبت ايجاد می کند و چگونه نظارت مستمر می تواند تاثير آن را اندازه گيری نمايد. اگر مدير برند صرفا به يک مطالعه ‘اثربخشی’ تبليغات سنتی که تنها به احساس مردم از آنچه در پيام ‘گفته می شد’ تکيه می کرد، به احتمال زياد تبليغات شکست خورده تلقیمی گرديد. برای اطمينان از اعتبار احساسی اجرای موثر در پيوند دادن مزايای مورد نظر با برند در ذهن آدم ها، لازم بود يک اندازه گيری غير مستقيم، در طول زمان و از طريق چيزی مانند يک مطالعه نظارتی مستمر انجام پذيرد. ما می دانيم که برای استراتژی های اطلاعاتی تلقی برند به اطلاعات نياز داريم و اينکه برای تصميمات با درگيری بالا خريدار بالقوه بايد پيش از اقدام نهايی جهت خريد بوسيله تبليغات (و ديگر ارتباطات بازاريابی) متقاعد شده باشد. و نيل به اين تمايل به خريد برند زمان می برد چون احتمال کمی وجود دارد که شخص با ديدن اولين آگهی متقاعد شود. چنانچه مديران اين محصولات با درگيری بالا اجازه ندهند تبليغات در طیزمان بطور کامل مخاطبين هدف را برای اقدام موثر متقاعد سازد، ممکن است از برند مايوس شوند چون فروش به کُندی توسعه می يابد.يک فروشگاه اینترنتی وجود دارد. خریداران امروزی از شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای ارتباط با برندها و محصولات مورد علاقه شان استفاده می کنند. به همین علت است که فروشگاه های اینترنتی شبکه های اجتماعی را به عنوان وسیله ای برای بهبود خدمات پشتیبانی و ارتباط بهتر با مشتریان در نظر می گیرند. با بهبود تکنولوژی اجتماعی شاهد این هستیم که امکان تبدیل مشتریان ناراضی به مشتریان وفادار به راحتی وجود دارد.اخبار بد به سرعت منتشر می شوندبا استفاده ی روزافزون از شبکه های اجتماعی احتمال اینکه یک نقد منفی به سرعت در دنیای وب منتشر شود زیاد است. اما شبکه های اجتماعی مانند شمشیر دولبه ای هستند که هم به خبرها امکان انتشار سریع را می دهند و هم به صاحبان کسب و کار، فرصت پاسخگویی سریع را. پس مصرف کنندگان به اندازه ی صاحبان کسب و کارهای اینترنتی با دنیای تکنولوژی گره خورده اند، دنیایی که در آن همه چیز به سرعت اتفاق می افتد. به دلیل همین سرعت زیاد است که مشتریان انتظار پاسخگویی سریع از شرکت ها را دارند.گوش بدهید و یاد بگیریدمن هر روز این مساله را می بینم که صاحبان کسب و کارهای اینترنتی علاقه ای به استفاده از بازدیدکنندگانی را به صفحه محصول هدایت کنیم.بنابرین اولین مدل اشتباهی که باعث شکست ما در کسب درآمد اینترنتی میشود مدل زیر است:1. سایت زیبا و کم نظیری با محصولات فوقالعاده راهاندازی کنیم.2. برای وب سایت ترافیک ایجاد کنیم.3. عدهای از بازدیدکنندگان محصولات ما را میخرند و ما موفق میشویم.چنین مدلی بازده بسیار پایینی دارد و تعداد خریدها معمولا آنقدر کم است که ادامه کار توجیهی ندارد و صاحب سایت پس از مدتی دلسرد میشود و تبلیغات را متوقف میکند و هیچگاه درآمد قابلتوجهی ایجاد نمیشود. البته این مدل شاید برای شرکتها و کسبوکارهای بسیار معروف اثربخش باشد ولی برای کسبوکارهای کوچک کارآمد نیست.2- ترافیک بیشتر فروش را افزایش میدهد:دیدگاه عموم آن است که هرچه ترافیک یک وبسایت بیشتر شود، تعداد فروشها افزایش مییابد.منظور از ترافیک تعداد بازدیدکنندگانی است که به سایت شما مراجعه میکنند.ما نباید ترافیک را با «ترافیک موثر» اشتباه بگیریم.حتما در نمایشگاههای مختلف مثلا نمایشگاه کتاب دیدهاید که گاهی تمامی دانشآموزان یک راهنمايي را برای بازدید علمی به نمایشگاه آوردهاند.در این مواقع ترافیک قرار داده بودند؛ 52 درصد هيچ اطلاعات مستقلی بدست نياورده بودند درحاليکه 11 درصد با دو منبع مشورت کرده بودند (بيتی و اسميت5، 1987). مصرف کنندگان زمانی يک نياز يا فرصت را بازمی شناسند که بين وضعيت فعلی و موقعيت ايده آل خود فاصله ای را احساس کنند، حال چه وضعيت کنونی آنها بدتر شده باشد – بازشناسی نياز؛ يا ايده آل های آنها فراتر رفته باشد – بازشناسی فرصت. برای مثال، يک تقاضای بسيار ساده ناشی از بازشناسی نيازی است که به دليل تمام شدن يک محصول و يا عدم کسب رضايت از آن محصول حاصل می شود. بازشناسی فرصت زمانی اتفاق می افتد که زندگی تغيير می کند و تبليغات به انتظارات بهبود زندگی دامن می زند و اين خود نشانه رشد کالای مصرفی و بازارهای خدماتی است. با اين وجود، سطح انگيزش مورد نياز جهت انجام خريد ممکن است بسيار پايين تر از اينها باشد. بطور مثال، بيشتر مصرف ها بواسطه هم چشمی با ديگران است که احتمالا اغلب بطور ناخودآگاه صورت می گيرند، از اين رو ممکن است در مورد تاکيد بر يک فرآيند ناشی از ذهنيت آگاه اغراق شود. حتی سطوح پايينی از کنجکاوی نيز ممکن است برای انجام خريد کافی باشند. رويکرد سنتی درک رفتار
دانلود دوبله فارسی فیلم هندی پرواز Hawaizaada 2015[ شنبه 7 فروردين 1395 ] [ 18:35 ] [ زهرا ]